کد مطلب: ۶۲۳۹۸۵
|
|
۲۴ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۱۶:۳۲

عاشقانه‌ای از امدادگر کوهستان| عملیات سختی که با تشکر کودکانه شیرین شد

عاشقانه‌ای از امدادگر کوهستان| عملیات سختی که با تشکر کودکانه شیرین شد
خسرو باقری یک امدادگر کوهستان می‌گوید؛ زمان عملیات امداد و نجات بودم که حرف دختربچه به دلم نشست، دختربچه ۴ ساله از آن طرف رودخانه به پدر‌ها می‌گفت بچه‌های هلال‌احمر الان شما را نجات می‌دهند، آنقدر کلامش باقدرت بود که خستگی چندین ساعته را فراموش کردم.

به گزارش مجله خبری نگار، هفته جاری در تقویم باعنوان «هفته هلال‌احمر» نامگذاری شده است. به همین دلیل به معرفی یکی از امدادگران کوهستان می‌پردازیم، فردی که زندگیش را وقف کمک به هموطنان کرده است.

به سراغ آقای خسرو باقری بینانی امدادگر جمعیت هلال‌احمر مازندران رفتیم که از سال ۸۱ وارد جمعیت شد، البته قبل از آن تحت آموزش دوره‌های هلال‌احمر در دوران مدرسه قرار گرفت.

وی در سال ۸۲ به‌عموان نجاتگر بین‌المللی آیثار و در سال ۸۳ به‌عنوان پشتیبانی عملیاتی انتخاب شد.
آقای باقری امدادگر جمعیت هلال‌احمر مازندران می‌گوید: دو سال بعد از آموزش، مستقیما در عملیات پشتیبانی ورود کردم.

وی با بیان اینکه در جمعیت هلال‌احمر ۷ اصل داریم که اولین نکته انسانیت است، اضافه می‌کند: ما یک خانواده هستیم احساس نمی‌کنیم حوادث برای دیگران است، بلکه برای همه است، به همین دلیل حتی از خودمان هم می‌گذریم.

*امدادرسانی در مازندران مستلزم آمادگی بالایی است

این مربی نجات کوهستان و دره‌نوردی با اعلام اینکه بستر طبیعت را در مازندران داریم، تصریح کرد: از نظر تعداد بالاترین امدادرسانی در عملیات جاده‌ای و ازنظر سختی هم حوادث کوهستانی در شرایط سرمای زیر صفر درجه در مازندران داریم.

درباره حوادث کوهستان صحبت می‌کنیم، جدا از سرمای منفی زیر صفر، یخچال‌ها و دره‌هایی که باید عبور می‌کنیم هر کدام بستر خاص خود را دارد که نیازمند سطح آمادگی بالایی است.

البته این را هم فراموش نکنیم در زمان نجات هم حمایت روانی برای مصدومان مهم است؛ حتی اگر افراد در سلامت کامل باشند نیاز به آرامش دارند.

عاشقانه‌ای از امدادگر کوهستان| عملیات سختی که با تشکر کودکانه شیرین شد

*خاطره شیرینی از یک عملیات سخت امدادی

این مربی کوهپیمایی و یخ‌نوردی از فدراسیون جمهوری اسلامی یاد خاطره‌ای افتاد که به اردیبهشت ماه سال گذشته برمی‌گردد، زمانی‌که از عملیات سختی برگشتیم و دوباره حادثه‌ای اعلام کردند که پدر چند خانواده در حال عبور از رودخانه در منطقه تنگه‌ای گیر کردند، برای رسیدن به منطقه زمان زیادی گذشت.

با وجود گذشتن از مسیر طولانی و پیاده‌روی با ست نجات و کوهستان وارد تنگه شدیم و دیدیم حجم آب چندین برابر شد به همین دلیل با استفاده از طناب‌های کوهستانی توانستیم پدر‌های خانواده را نجات دهیم.
آقای باقری اضافه می‌کند: البته شیرینی داستان به اینجا ختم می‌شد دختربچه ۴ ساله از آن طرف رودخانه به پدر‌ها می‌گفت بچه‌های هلال‌احمر الان شما را نجات می‌دهند، آنقدر کلامش باقدرت بود که نگاه کردم و خندیدم، خیلی برایم جذاب بود و به دلم نشست، کودکی چهار ساله اسم هلال احمر را بر زبان می‌آورد.

با استفاده از طناب پدر‌ها از رودخانه به سمت دیگر عبور می‌دادیم و آخرین نفر را عبور می‌دادیم که دختر بچه از سربالایی رفت بغل پدرش و گفت دیدی حرفم راست درآمد، این حرف دختربچه حتی خستگی عملیات قبلی را از تنم درآورد و با اینکه ۱۲ ساعت پیاده‌روی کردم، اما انرژی مضاعفی داشتم؛ چراکه بیان دختر بچه به دلم نشست.

وی بیان می‌کند: بستر کارمان نجات است، ولی خدا نکند مصدوم تبدیل به فوتی شود، برایمان سخت می‌شود و از همه سخت‌تر و دشوارتر اینکه خبر را به خانواده اعلام کنیم.

*امدادگران دلخوش به پایانی خوش هستند

این نجاتگر خاطرنشان می‌کند: باوجود اینکه شرایط کارمان خطرناک است، اما امدادگران نگران خودشان نیستند بلکه نگران خانواده‌های چشم انتظار هستند، اینکه باید در دل خطر بروند، ولی دل‌شان به پایانی خوش است.
حرف آخر اینکه برای همه نجات‌گران مهم خدمت‌رسانی به مردم است فرقی ندارد سیل باشد طوفان یا بوران؛ البته این را هم بگویم که معجزات الهی همیشه همراهمان است، چون همه را با تک تک وجودم لمس کردم و در این مسیر ورد زبانم شد؛ چراکه معتقد هستیم تنها یاد خدا برای ما کفایت می‌کند.

برچسب ها: امدادرسانی
ارسال نظرات
قوانین ارسال نظر